جاوید هیچکس نیست و هیچ آمار و شناسنامه ای ندارد. اما تمامِ وجودِ اَبرا و همه ی کس و کارِ عاطی ست. جاوید راهی ندارد جز اینکه در عشق و زندگی یاغی باشد.
Javid is nobody and has no statistics or identity card. But the whole existence of Abra and all the work of Ati. Javid has no choice but to be a rebel in love and life.