یوسف برای رسیدگی به امور روستا راهی گرمسیر میشود. در نبود او، زری با اصرار خانکاکا برای فروش اسب پسرش به خانواده حاکم روبهرو میشود؛ موقعیتی دشوار که او را در برابر انتخابی سخت و سرنوشتساز قرار میدهد...